از نفرت تا عشق
P:۷
ات:بشین برم لب تاپ رو بیارم زودتر تموم بشه تو هم بری پی کارت
فلیکس با همون پوزخند همیشگیش یه جا نشست و کیفش رو روی مبل انداخت از روی مبل بلند شد و توی خونه راه رفت دستش رو روی مجسمه های دکوری میکشید و با لحنی تمسخر آمیز گفت
فلیکس:اوه پس خانم کوچلو تنها توی این قصر زندگی میکنه.برای همین تو مدرسه سعی میکنی خودت رو جدی نشون بدی؟چون اینجا کسی بهت توجه نمیکنه؟
نگاه تندی بهش انداختی
ات:من ازت نخواستم روانشناسی کنی فلیکس فقط بشین اونجا و کمکم کن این مقاله ها رو دسته بندی کنم
فلیکس روی مبل لم داد و پاهاش رو روی میز جلوی مبل دراز کرد.دقیقا همون طور که میخواست میخواست روی اعصاب ات بره
فلیکس:من گفتم میام اینجا اما نگفتم که قراره<<کار>>کنم من فقط اومدم سرگرمش بشم
ات لب تاپ رو باز کرد و کنار فلیکس نشست و فاصله کمشون باعث شد بوی عطر تند و سرد فلیکس رو حس کنه.خودش رو کمی عقب کشید و سعی کرد تمرکز کنه
ات:ببین اگه این پروژه رو خوب ارائه ندیم جفتمون میفتیم.پس لطفا اون غرورت رو بزار کنار و این متنو بخون
فلیکس به جای خوندن متن سرش رو نزدیک گوش ات برد
فلیکس:اگه نیفتیم چی؟اگه من عمدا کاری بکنم که آبروت.جلوی کلاس بره چی؟فک کردی چان و بقیه چقدر به این موضوع میخندن؟
ات با عصبانیت به سمتش چرخید
ات:مشکلت با من چیه چیکارت کردم که انقدر اصرار داری اذیتم کنی...
ات:بشین برم لب تاپ رو بیارم زودتر تموم بشه تو هم بری پی کارت
فلیکس با همون پوزخند همیشگیش یه جا نشست و کیفش رو روی مبل انداخت از روی مبل بلند شد و توی خونه راه رفت دستش رو روی مجسمه های دکوری میکشید و با لحنی تمسخر آمیز گفت
فلیکس:اوه پس خانم کوچلو تنها توی این قصر زندگی میکنه.برای همین تو مدرسه سعی میکنی خودت رو جدی نشون بدی؟چون اینجا کسی بهت توجه نمیکنه؟
نگاه تندی بهش انداختی
ات:من ازت نخواستم روانشناسی کنی فلیکس فقط بشین اونجا و کمکم کن این مقاله ها رو دسته بندی کنم
فلیکس روی مبل لم داد و پاهاش رو روی میز جلوی مبل دراز کرد.دقیقا همون طور که میخواست میخواست روی اعصاب ات بره
فلیکس:من گفتم میام اینجا اما نگفتم که قراره<<کار>>کنم من فقط اومدم سرگرمش بشم
ات لب تاپ رو باز کرد و کنار فلیکس نشست و فاصله کمشون باعث شد بوی عطر تند و سرد فلیکس رو حس کنه.خودش رو کمی عقب کشید و سعی کرد تمرکز کنه
ات:ببین اگه این پروژه رو خوب ارائه ندیم جفتمون میفتیم.پس لطفا اون غرورت رو بزار کنار و این متنو بخون
فلیکس به جای خوندن متن سرش رو نزدیک گوش ات برد
فلیکس:اگه نیفتیم چی؟اگه من عمدا کاری بکنم که آبروت.جلوی کلاس بره چی؟فک کردی چان و بقیه چقدر به این موضوع میخندن؟
ات با عصبانیت به سمتش چرخید
ات:مشکلت با من چیه چیکارت کردم که انقدر اصرار داری اذیتم کنی...
- ۱.۷k
- ۰۲ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط